رازهای بازیگر سریال زخم کاری

واقعیت این است که محمدحسین مهدویان با ساخت سریال «زخم کاری» دست به کار مهمی زده و موفق به خلق کاراکتر ضد قهرمانی شده که بعد از سال‌ها نام و آوازه‌اش در میان علاقه‌مندان فیلم و سینما پیچیده و اسم و رفتارش به نقل محافل دوستانه و خانوادگی تبدیل شده است.

| کد مطلب: ۶۲
لینک کوتاه کپی شد

واقعیت این است که محمدحسین مهدویان با ساخت سریال «زخم کاری» دست به کار مهمی زده و موفق به خلق کاراکتر ضد قهرمانی شده که بعد از سال‌ها نام و آوازه‌اش در میان علاقه‌مندان فیلم و سینما پیچیده و اسم و رفتارش به نقل محافل دوستانه و خانوادگی تبدیل شده است. شخصیت «مالک» با بازی درگیرکننده و درخور اعتنای جواد عزتی به چنان محبوبیتی در سطح جامعه دست یافت که حرص و طمع مال‌اندوزی‌اش با اینکه در ساختار سریال جلوه‌ای دراماتیک پیدا کرده بود اما در بافت اجتماعی امروزه چنان سروشکلی از واقعیات روزمره را در خود بازتاب می‌دهد  که مرور اخبار فسادهای مالی رخ داده در متن و بطن جامعه، گویی خبر از تحریک و بیداری هیولایی در درون تک تک اشخاص جامعه می‌دهد که همچون مالک  آماده ارتکاب هر گونه جنایتی برای رسیدن به خواسته‌هایشان هستند.

به نظر می‌رسد مرتضی امینی‌تبار (با فاصله‌ای باور نکردنی از فصل اول سریال زخم کاری) در اینجا توانسته خودش را پیدا کرده و چنان مهارتی در درک و اجرای تک تک صحنه‌ها از خود نشان دهد که لرزش عضلات صورت و بازی چشم‌ها و حرکات بدنش، او را در قامت بازیگری به مخاطب نشان می‌دهد که به راحتی می‌تواند جای خودش را در سطح اول سینمای ایران تثبیت کند

کلید واژه حرص و طمع که در فصل اول با تکیه بر تراژدی «مکبث» اثر جاودانه شکسپیر، تصویری هولناک از جنایت و بی‌اعتمادی را پیش روی تماشاگر قرار می‌داد و حتی تا پای نمایش همسری اغواگر و وسوسه‌انگیز نیز پیش می‌رفت، در فصل دوم با اتکا به تراژدی دیگری از نمایشنامه‌های همیشگی شکسپیر (هملت) می‌کوشد تا سویه دیگری از روابط پیچیده و توام با منفعت‌طلبی شخصی را پیش روی تماشاگر قرار دهد. این بار مهدویان و تیم فیلمنامه‌نویسش با برجسته کردن نقش مسعود طلوعی (با بازی کامبیز دیرباز) و باز کردن پای او به هولدینگ ریزآبادی، مجموعه‌ای از حوادث غافلگیر‌کننده و دور از انتظاری را برای تماشاگر ترتیب داده‌اند که مهمترین نشانه‌های دراماتیکش را می‌توان در صحنه رویارویی میرلوحی و میثم و درگیری پر از تنش آن‌ها رصد کرد که با حضور سمیرا (رعنا آزادی‌ور)  ابعادی غافلگیرکننده به خود گرفته و ما را با جنبه دیگری از شخصیت سیاست‌ورز او آشنا می‌کند.

از این نظر «زخم کاری: بازگشت» موفق شده با بی‌اعتنایی به تصویر کلیشه‌ای و تثبیت شده «مادر» در سینمای ایران (که همواره او را در نقش فردی اخلاق‌گرا و حامی و ستایشگر کانون خانواده به یاد می‌آوریم) دست به خلق شخصیتی نمایشی و جذاب از زنی زده که حاضر است برای رسیدن به اهدافش تمام نقشمایه‌های سنتی از یک زن/مادر را به سخره گرفته و با بی‌پروایی هر چه تمام‌تر اخلاقگرایی ذاتی حاکم بر مناسبات خانوادگی را به زیر پا بگذارد.

اما زخم کاری: بازگشت، جدای از داستانی که به نظر می‌رسد بتواند همپای با فراز و فرودهای فصل اول، تماشاگرش را با خود همراه کند، یک تحول اساسی در کاراکتر میثم ایجاد کرده که بازی غافلگیر کننده مرتضی ‌امینی‌تبار چنان وزنی به نقش داده که میزان اثرگذاری‌اش توانسته غیبت مالک در قسمت اول سریال را جبران کند. به نظر می‌رسد مرتضی امینی‌تبار (با فاصله‌ای باور نکردنی از فصل اول سریال زخم کاری) بالاخره در اینجا توانسته خودش را پیدا کرده و چنان مهارتی در درک و اجرای تک تک صحنه‌ها از خود نشان دهد که لرزش عضلات صورت و بازی چشم‌ها و حرکات بدنش، او را در قامت بازیگری به مخاطب نشان می‌دهد که به راحتی می‌تواند جای خودش را در سطح اول سینمای ایران تثبیت کند.

اگر چه با تماشای تنها یک قسمت از سریال نمی‌توان نظری قطعی و قابل اعتنا درباره فضای کلی آن ارائه داد اما ریتم خوب قصه‌گویی در کنار حوادث ریز و درشتی که نوید یک داستان پر کشش را به مخاطب می‌دهد، امیدواری‌های بسیاری را برای تماشای یک سریال جذاب و پر از کشمکش‌های دراماتیک، در دل علاقه‌مندان بوجود آورده است.

 

 

ارسال دیدگاه